نویسنده:پرویز زارع شاهمرسی
موقعیت زبان ترکی در ایران: از سال 1357 تا 1367
پيروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 به آن دوران اختناق فرهنگ و سياسی پايان داده و بارقهی اميدی را در دل همهی مردم و به ويژه آذربايجانیها روشن کرد.[1] طبيعی بود که حجم وسيعی از مطالبات مطرح گردد.[2] شعارهای اسلامی و تأکيد بر رفع تبعيض و ستم اين اميد را برانگيخته بود که دوران تبعيض زبانی و فرهنگی به پايان خود نزديک میشود. نظام جديد با ملی گرايي مخالف بود[3] و اميد میرفت که با نفی آرياگرايي افراطی، سياست تحقير زبان ترکی از ميان برود. پس از انقلاب وجه تشيع تقويت شده بود و نزديکترين قوميت در اين زمينه به حکومت مرکزی آذربايجان بود.
رضا براهنی نويسندهی آذربايجانی در کتاب «در انقلاب ايران چه شده است و چه خواهد شد؟» از اميدهای بسياری سخن رانده است.[4] از سال 1357 آزادی نسبتاً زيادی برای فعاليتهای انتشاراتی به زبان ترکی فراهم شد اگر چه نشريات ترکی مانند يولداش (رفيق)، انقلاب يولوندا (در راه انقلاب) و يئنی يول (راه تازه) عمر کمی داشتند.
در آستانهی انقلاب مجموعهای از روشنفکران از جمله دکتر جواد هيأت (پزشک جراح و نويسنده)، دکتر حميد نطقی (نويسنده و مترجم)، دکتر حسينقلی کاتبی (نويسنده)، دکتر محمدعلی فرزانه (نويسنده) و دکتر غلام حسين بيگدلی (نويسنده) انجمن آذربايجان را تشکيل دادند. روز 5 بهمن 57 انجمن اطلاعيهای منتشر کرد که در آن بر تقبيح کليهی شيوههای تحقير و تحريف شئون تاريخی و فرهنگی قومی، شناسايي زبان، فرهنگ ملی آذربايجان و تأمين امکانات آموزش زبان ترکی آذربايجانی به عنوان زبان مادری و ملی در مدارس، ايجاد امکانات پژوهشی در خصوص فرهنگ، هنر و ادبيات آذربايجان، به کار بردن زبان ترکی آذربايجانی در برنامههای کليه وسايل ارتباط جمعی در آذربايجان ...
یازینین قالانین گورمک اوچون یازینین قالانینا باخین